یکی از مهمترین جنبههای زندگی هر زوج مربوط به روابط زناشویی میشود که تأثیر عمیقی بر کیفیت زندگی، سلامت روان و رضایت از زندگی مشترک دارد. مشاور خانواده شهرکرد و روانشناسی به ما کمک میکند که این روابط را بهتر درک کرده و با بهکارگیری مهارتهای مناسب، روابط سالم و پایداری را ایجاد کنیم. چرا که یک رابطه زناشویی موفق نهتنها به رشد فردی کمک میکند، بلکه محیطی شاد و پویا برای خانواده و فرزندان نیز فراهم میآورد. درک علمی و روانشناختی از روابط زناشویی، زوجها را قادر میسازد با چالشها و مشکلات به روشی متفاوت برخورد کنند. برای این منظور روشهای گوناگونی وجود دارند که به تقویت رابطه کمک میکنند. از جمله این روشها میتوان به مشاورههای تخصصی و تکنیکهای سادهای مانند بهبود ارتباط و درک متقابل اشاره کرد.
روابط زناشویی از نظر روانشناسی، نهتنها کلید موفقیت در زندگی مشترک است، بلکه بر سلامت روان، کیفیت و رضایت کلی از زندگی تأثیر میگذارد. با شناخت پایههای روابط زناشویی سالم، مدیریت چالشها و استفاده از راهکارهای روانشناختی، میتوان روابطی مستحکم و شاد ایجاد کرد. همچنین، پیشگیری از آسیبها و تقویت مستمر رابطه از طریق یادگیری و تلاش مشترک، راهی مؤثر برای داشتن زندگی مشترک موفق است. اگرچه ممکن است هر رابطهای با چالشهایی همراه باشد، اما با تعهد، عشق و مهارتهای مناسب میتوان این چالشها را به فرصتهایی برای رشد و تقویت رابطه تبدیل کرد.
اهمیت روابط زناشویی در زندگی مشترک
روابط زناشویی تأثیر گستردهای بر سلامت روان و جسم افراد دارد. یک رابطه پویا پایهگذار یک زندگی مشترک موفق و شاد است که علاوه بر افزایش صمیمیت و نزدیکی بین زوجها، نقش مهمی در کاهش استرس، افزایش رضایت کلی از زندگی و ایجاد حمایت عاطفی ایفا میکنند.
تأثیر روابط زناشویی بر سلامت روان
روابط زناشویی سالم باعث افزایش سطح هورمونهای شادیآور مانند اکسیتوسین در بدن میشود. این روابط میتوانند افسردگی و اضطراب را کاهش دهند و از سوی دیگر حس حمایت و آرامش را در فرد تقویت کنند. وقتی یک زوج بتوانند به راحتی مشکلات خود را با یکدیگر در میان بگذارند، سطح استرس زندگی به طرز قابل توجهی کاهش مییابد.
نقش روابط زناشویی در افزایش صمیمیت بین زوجها
روابط زناشویی موفق باعث ایجاد نزدیکی عاطفی و جسمی بین زوجها میشود. این نزدیکی نه تنها عشق را تقویت میکند، بلکه حس اعتماد و اطمینان را نیز در زندگی مشترک تقویت خواهد کرد. صمیمیت عمیقتر، فرصتهای بیشتری برای به اشتراک گذاشتن احساسات و تجربیات فراهم میکند که به رشد فردی و ایجاد زمینههای موفقیتدر بنیاد خانواده کمک خواهد کرد.
ارتباط میان روابط زناشویی موفق و کیفیت زندگی
کیفیت بالای روابط زناشویی ارتباط مستقیمی با کیفیت کلی زندگی دارد. به شکلی که افراد متاسعل بدون روابط قوی و صمیمی رضایت چندانی از زندگی نخواهند داشت. افرادی که از روابط زناشویی رضایت دارند، اغلب سطح رضایت بیشتری از شرایط، شغل و دیگر ابعاد زندگی خود تجربه میکنند. از سوی دیگر، مشکلات در این روابط میتواند به سایر حوزههای زندگی نیز سرایت کند و موجب نارضایتی در تمام ابعاد زندگی شود.
پایههای روابط زناشویی سالم از نظر روانشناسی
روابط زناشویی سالم بر پایههایی محکم و اصولی بنا شده است که از دیدگاه روانشناسی، به عنوان عناصر کلیدی برای حفظ تعادل و شادی در زندگی مشترک شناخته میشوند. این پایهها، رفتارها و ویژگیهایی هستند که میتوانند به ایجاد یک رابطه پایدار، رضایتبخش و همراه با رشد مشترک کمک کنند. در ادامه به مهمترین عناصر که منجر به پایداری یک رابطه زناشویی موفق میشوند خواهیم پرداخت.
اهمیت ارتباط مؤثر و گوش دادن فعال
ارتباط مؤثر یکی از اساسیترین پایههای روابط زناشویی سالم است. زوجهایی که به خوبی با یکدیگر صحبت میکنند، احساسات و نیازهای خود را شفاف و بدون قضاوت بیان کرده و در عین حال به شریک زندگی خود فعالانه گوش میدهند، اغلب رابطهای نزدیکتر و صمیمیتر با یکدیگر تجربه میکنند.
در مسیر تجربه رابطه پایدار گوش دادن فعال یکی از مهارتهای حیاتی است. این نوع گوش دادن شامل توجه کامل به صحبتهای طرف مقابل و نشان دادن همدلی است. طبق نظریه ا«رتباطات بینفردی»
(Interpersonal Communication Theory)، ارتباطات سازنده به کاهش سوءتفاهمها و افزایش اعتماد در روابط کمک میکند.
تأثیر احترام و اعتماد بر پایداری رابطه
احترام متقابل یکی از عناصر حیاتی در روابط زناشویی سالم است. زوجهایی که به یکدیگر احترام میگذارند، به ارزشها، احساسات، و تصمیمات یکدیگر اهمیت میدهند و این احترام به ایجاد فضایی امن و حمایتی در رابطه کمک میکند. اعتماد نیز به عنوان یکی دیگر از پایههای اساسی مطرح است. وقتی زوجین به یکدیگر اعتماد دارند، ترس از خیانت یا سوءاستفاده کاهش مییابد و رابطهای مبتنی بر اطمینان و امنیت شکل میگیرد. نظریه «مثلث عشق»
(Triangular Theory of Love) که توسط رابرت استرنبرگ مطرح شده است، نشان میدهد که احترام و اعتماد اجزای جداییناپذیر از عشق پایدار و عامل اصلی ایجاد تعهد در رابطه هستند.
نقش درک متقابل و همدلی در تقویت رابطه
درک متقابل و همدلی نیز مانند گوشدادن فعالانه و احترام متقابل از جمله عناصر ضروری برای ایجاد و حفظ یک رابطه عاطفی قوی محسوب میشوند. زوجهایی که میتوانند خود را در جای شریک زندگیشان قرار دهند و احساسات او را بفهمند، معمولاً از درگیریها و سوءتفاهمهای کمتری رنج میبرند.
همدلی به ویژه در مواقع بحرانی یا تنشآمیز اهمیت دوچندان پیدا میکند، زیرا نشان میدهد که هر دو طرف در تلاشاند تا نیازهای عاطفی یکدیگر را به رسمیت بشناسند. نظریه «تحلیل تبادلی» (Transactional Analysis) نیز به اهمیت درک متقابل و همدلی در ارتباطات بینفردی اشاره دارد و آن را عاملی برای ایجاد روابط عمیقتر میداند.
تعهد و مسئولیتپذیری در زندگی مشترک
یکی دیگر از پایههای روابط سالم، تعهد و مسئولیتپذیری است. زوجها باید نسبت به اهداف مشترک خود و همچنین نقشهایشان در زندگی زناشویی متعهد باشند. مسئولیتپذیری در قبال رفتارها و تصمیمات، اعتماد را تقویت کرده و به پایداری رابطه کمک میکند.
چالشهای رایج در روابط زناشویی و راهکارهای آنها
درک این جمله برای اغلب زوجهایی که دوران پرتنش و پر چالشی را پشت سر میگذارند بسیار حیاتی است. اینکه هیچ رابطهای خالی از چالش نیست. اما شناخت و مدیریت این چالشها میتواند از تخریب رابطه جلوگیری کرده و اتفاقا برعکس آن را تقویت کند. در چنین شرایطی درک چگونگی روبرو شدن با چالشها میتواند یک رابطه بحرانی را به ساحل آرامش راهنمایی کند.
چگونه با اختلاف نظرها در زندگی زناشویی کنار بیاییم؟
اختلاف نظر بین هر دو نفری که با یکدیگر روندی را دنبال میکنند طبیعی است و این ویژگی در هر رابطه عاطفی بیش از هر جنس دیگری از رابطه طبیعی به نظر میرسد. در همین راستا لازم است زوجها بیاموزند که بهجای تمرکز بر اختلافها، راهحلهایی مشترک پیدا کنند. مهارت مذاکره و گوش دادن به دیدگاههای مختلف در این زمینه بسیار کمککننده است.
مدیریت استرس و تأثیر آن بر روابط زناشویی
شاید بیراه نباشد اگر بگوییم استرس، دشمن شماره یک روابط زناشویی است. زوجهایی که نمیتوانند استرسهای زندگی را مدیریت کنند، به مرور از یکدیگر فاصله میگیرند. فعالیتهایی مانند ورزش، مدیتیشن و حمایت عاطفی میتواند در این زمینه مؤثر واقع شود. همچنین همراهی با شریک زندگیتان در شرایطی که استرس زیادی را تجربه میکند میتواند به عنوان سرمایهگذاری بلند مدت برای آرامش در زندگی در نظر گرفته شود.
راهکارهایی برای کاهش تنش و تقویت روابط عاطفی
وقت گذراندن با یکدیگر، بیان احساسات مثبت و انجام فعالیتهای مشترک از جمله راهکارهایی هستند که به کاهش تنشها و تقویت روابط کمک میکنند. در زندگی پرسرعت امروزی لازم است روزانه زمان مشخصی را برای یکدیگر در نظر بگیرید. در کمال آرامش به دور از خبرها، اتفاقات و شرایط اضطرابآور احساسات مثبت و صحبتهای امیدوارکننده را با هم در میان بگذارید.
نقش روانشناسی در بهبود روابط زناشویی
روانشناسی ابزارهای متعددی برای بهبود و تقویت روابط زناشویی ارائه میدهد. تکنیکهایی مانند شناخت درمانی یا رفتاردرمانی میتوانند به زوجها کمک کنند تا الگوهای رفتاری مخرب را شناسایی و تغییر دهید. این تکنیکها توسط مشاوران روانشناسی ارائه میشوند و نتایج بسیار مؤثری دارند.
همچنین مشاوره تخصصی میتواند در شرایطی به زوجها کمک کند تا ریشه مشکلات خود را پیدا کرده و راهحلهایی عملی برای آنها بیابند. این جلسات، فرصتی برای بررسی عمیقتر رابطه فراهم میکنند. شناسایی الگوهای رفتاری مخرب در نهایت میتواند منجر به تغییر آنها شود.
چگونه الگوهای رفتاری ناسالم را تغییر دهیم؟
تغییر الگوهای رفتاری ناسالم نیازمند شناخت و تلاش مستمر است. روانشناسان با ارائه راهنماییهای کاربردی، زوجها را در این مسیر همراهی میکنند. صمیمیت و رابطه عاطفی عمیق، ستون اصلی یک زندگی مشترک و موفق است. با استفاده از صمیمیت و تمرین عمق بخشیدن به رابطه میتوان الگوهای رفتاری ناسالم را تغییر داد.
در نظر داشته باشید که ابراز احساسات و صداقت در رابطه مطمئنا منجر به افزایش صمیمیت بین زوجها خواهد شد. ابراز احساسات مثبت و قدردانی، پایهگذار صمیمیت عاطفی است. این کار، احساس تعلق و عشق را در رابطه تقویت میکند.
چگونه عشق را در روابط زناشویی حفظ کنیم؟
حفظ عشق در رابطه نیازمند تلاش مداوم است. عشق فقط ایجاد لحظات خاص نیست. بلکه توجه به نیازهای شریک زندگی هم به اندازه آن لحظات اهمیت دارد. همه این اقدامات در رابطه میتوانند عشق را زنده نگه دارند. بنابراین باید در نظر داشت که ارتباط فیزیکی و عاطفی مکمل یکدیگرند و نقشی کلیدی در ایجاد صمیمیت دارند. زوجهایی که به این دو جنبه توجه دارند، غالبا رابطهای قویتر و پایدارتر خواهند داشت.
تأثیر مسائل فردی بر روابط زناشویی
مسائل فردی هر شخص نقش بسیار مهمی در کیفیت روابط زناشویی دارد. زوجها نه تنها با ویژگیهای شخصیتی و رفتاری خود، بلکه با چالشها و مسائل فردیشان وارد یک زندگی مشترک میشوند. این چالشها میتوانند به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم بر روابط زناشویی تأثیر بگذارند. در ادامه، به مهمترین مسائل فردی و چگونگی تأثیر آنها بر زندگی زناشویی پرداخته شده است.
اثر اعتماد به نفس و خودشناسی بر رابطه زناشویی
اعتماد به نفس و خودشناسی پایههای اساسی در ایجاد یک رابطه زناشویی سالم هستند. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، معمولاً در ارتباطات خود شفافتر عمل میکنند و نیازهای خود را به شکلی سالم به زبان میآورند. از سوی دیگر، کمبود اعتماد به نفس ممکن است به رفتارهایی مانند حسادت یا وابستگی بیش از حد منجر شود که میتواند به رابطه آسیب برساند.
نظریه روانشناختی «خودتعیینگری» (Self-Determination Theory) که توسط «رایان» و «دِسی» مطرح شده است، بر اهمیت خودمختاری، شایستگی و ارتباط تأکید دارد. این نظریه نشان میدهد که رشد و خودشناسی فردی میتواند به بهبود روابط کمک کند، زیرا افراد خودمختار و آگاه از نیازهایشان، در روابط خود سازگارتر عمل میکنند.
چگونه اضطراب و افسردگی بر روابط زناشویی تأثیر میگذارد؟
مطالعات روانشناسی از دیرباز به دنبال بررسی تاثیر اختلالات روانی مانند اضطراب و افسردگی بر روابط عاطفی بودهاند و در نهایت تمام این مطالعات تایید میکنند که اختلالات روانی تأثیرات عمیقی بر روابط زناشویی خواهند گذاشت. اضطراب ممکن است باعث شود که فرد بیش از حد نگران رفتارهای شریک زندگی خود باشد یا احساس ناامنی کند. از سوی دیگر، افسردگی میتواند منجر به کاهش انرژی، بیتفاوتی، و کاهش توانایی برای ارتباط عاطفی شود. این مشکلات اگر به موقع مدیریت نشوند، میتوانند فاصله عاطفی میان زوجین ایجاد کنند.
نظریه «چرخه استرس زوجها» (Couple Stress Cycle) که در حوزه زوجدرمانی به کار میرود، تأکید میکند که استرسهای فردی میتوانند به الگوهای منفی رفتاری در رابطه منجر شوند. در این شرایط، هر دو نفر باید با کمک مشاور یا روانشناس، یاد بگیرند که چگونه این استرسها را مدیریت و تأثیر آن را بر رابطه کاهش دهند.
نقش حل مشکلات فردی در بهبود روابط مشترک
برای حل مشکلات زناشویی، زوجها لازم است ابتدا مشکلات فردی خود را مرور کرده و در صدد رسیدگی به آنها اقدام کنند. به عنوان مثال، اگر یکی از زوجها با مشکلاتی مانند خشم کنترلنشده، ترس از طرد شدن، یا مسائل حلنشده دوران کودکی روبهرو باشد، این مسائل میتوانند به طور مستقیم بر کیفیت رابطه تأثیر بگذارند.
نظریه «پیوستگی» (Attachment Theory) که توسط جان بالبی مطرح شده است، نشان میدهد که سبک دلبستگی فرد میتواند در روابط زناشویی او تأثیرگذار باشد. افرادی که سبک دلبستگی ایمن دارند، به احتمال زیاد روابطی پایدارتر و رضایتبخشتر خواهند داشت، در حالی که افراد با سبک دلبستگی اجتنابی یا اضطرابی ممکن است با چالشهای بیشتری در روابط خود مواجه شوند.
تأکید بر خودآگاهی و کمک گرفتن از متخصص
شناخت مسائل فردی و تلاش برای حل آنها نیازمند خودآگاهی است. اگر فردی با چالشهای جدی مانند اختلالات روانی، اعتماد به نفس پایین، یا الگوهای رفتاری مخرب مواجه است، مراجعه به روانشناس یا مشاور میتواند راهگشا باشد. زوجها میتوانند با کمک متخصصان، ریشه مشکلات فردی را در ضمیر شناسایی کرده و تأثیر آن را بر روابط کاهش دهند.
در نتیجه، پرداختن به مسائل فردی و رسیدگی به آنها به زوجها این امکان را میدهد که رابطهای سالمتر، شادتر و با ثباتتر داشته باشند. تنها با شناخت و مدیریت این مسائل است که میتوان بنیانی محکم برای یک زندگی مشترک موفق ساخت.
راهکارهای عملی برای تقویت روابط زناشویی
تقویت روابط زناشویی نیازمند توجه به جزئیات و تلاش مداوم برای بهبود ارتباط و صمیمیت میان زوجهاست. راهکارهای عملی میتوانند به شما کمک کنند تا زندگی مشترک خود را با کیفیتتر و رضایتبخشتر کنید. در ادامه به توضیح دقیقتر این راهکارها میپردازیم.
ایجاد زمانهای باکیفیت برای با هم بودن
یکی از مهمترین عوامل در تقویت روابط زناشویی، صرف وقت باکیفیت با یکدیگر است. در دنیای پرمشغله امروزی، زوجها باید به طور آگاهانه زمانی را برای بودن در کنار هم اختصاص دهند. این زمان میتواند شامل فعالیتهای سادهای مانند تماشای فیلم، پیادهروی، یا صرف شام در فضایی آرام و صمیمی باشد. تمرکز بر لحظه حال و دوری از حواسپرتیهایی مانند تلفن همراه، به ایجاد ارتباط عمیقتر کمک میکند.
آموختن مهارتهای حل مسئله
زندگی مشترک بدون چالش نیست، اما نحوه برخورد با مشکلات میتواند کیفیت رابطه را تعیین کند. زوجها باید مهارتهای حل مسئله را بیاموزند تا در مواجهه با اختلافات بتوانند به جای سرزنش یا اجتناب، به یکدیگر گوش دهند و راهحلهای مشترکی پیدا کنند. روشهایی مانند تکنیکهای گفتگو، ارزیابی شرایط به صورت منطقی، و جستجوی توافقات متقابل میتوانند در این زمینه مفید باشند.
اهمیت قدردانی و قدردانی کردن در روابط زناشویی
یکی از سادهترین اما مؤثرترین راهها برای تقویت رابطه، قدردانی از یکدیگر است. تشکر بابت کارهای کوچک روزمره یا توجه به تلاشهای همسر میتواند احساس ارزشمندی و محبت را در رابطه تقویت کند. حتی یک جمله کوتاه مانند «ممنون که به فکر من هستی» میتواند اثر بزرگی بر صمیمیت داشته باشد.
ایجاد فضای گفتگوی باز و بدون قضاوت
لازم است شرکای زندگی محیطی ایجاد کنند که در آن بتوانند بدون ترس از قضاوت، افکار، احساسات و نگرانیهای خود را بیان کنند. گفتگوی باز به همسران کمک میکند تا نیازها و انتظارات یکدیگر را بهتر درک کنند. این ارتباط آزاد و شفاف میتواند به جلوگیری از سوءتفاهم و حل مشکلات کمک کند.
تقویت ارتباط عاطفی از طریق توجه به نیازهای احساسی
زوجین باید به نیازهای عاطفی یکدیگر توجه کنند. گوش کردن فعالانه، ابراز محبت به شکلهای مختلف مانند کلمات محبتآمیز یا رفتارهای گرم، و احترام به احساسات همسر میتواند ارتباط عاطفی را تقویت کند. تقویت این نوع ارتباط به ایجاد پایهای محکمتر برای رابطه کمک میکند.
برنامهریزی برای فعالیتهای مشترک
انجام فعالیتهای مشترک مانند ورزش، سفر، یا حتی آشپزی، به زوجها فرصت میدهد تا لحظات شادی را با هم به اشتراک بگذارند و از تجربههای جدید لذت ببرند. این فعالیتها میتوانند نه تنها لحظات خوشی ایجاد کنند، بلکه به شناخت بهتر از یکدیگر نیز کمک کنند.
مراقبت از سلامت جسمی و روانی
همسران برای حفظ کیفیت رابطه نیاز دارند به سلامت جسمی و روانی خود توجه کنند. داشتن سبک زندگی سالم، خواب کافی، تغذیه مناسب و مدیریت استرس میتواند انرژی و روحیه بهتری برای برخورد با چالشهای زندگی مشترک ایجاد کند. همچنین، حمایت متقابل در حفظ سلامت روان و سلامت جسمی یکدیگر نمایانگر اهمیت بالا در رابطه است.
انجام اقدامات کوچک اما معنادار
کارهای ظاهرا سادهای مانند نوشتن یک یادداشت عاشقانه، آماده کردن صبحانه، یا خرید هدیهای کوچک میتواند تأثیر عمیقی بر رابطه بگذارد. این اقدامات به همسر شما نشان میدهد که به او فکر میکنید و برای رابطهتان ارزش قائل هستید.
تقویت اعتماد و صداقت
اعتماد یکی از پایههای اساسی در هر رابطه است. برای تقویت این حس، صداقت و شفافیت را در رابطه خود حفظ کنید. اگر زوجی به یکدیگر اعتماد کنند و با صداقت رفتار کنند، رابطهای مستحکمتر و پایدارتری خواهند داشت.
یادگیری و بهروزرسانی مداوم
زوجین باید خود را به طور مداوم بهروزرسانی کنند و یاد بگیرند که چگونه میتوانند رابطه خود را بهبود بخشند. خواندن کتابهای روانشناسی، شرکت در کارگاههای آموزشی و مشاوره روانشناسی میتوانند ابزارهایی مفید برای ارتقای مهارتهای زناشویی باشند.
این راهکارهای عملی میتوانند به شما کمک کنند تا رابطهای قویتر، عمیقتر و شادتر بسازید. مهمترین نکته این است که هر دو طرف بهصورت متعهدانه برای بهبود رابطه تلاش کنند و از یادگیری و پیشرفت استقبال کنند.
نکات پیشگیرانه برای جلوگیری از آسیب در روابط زناشویی
حفظ و تقویت روابط زناشویی نیازمند آگاهی، تمرین و پیشگیری از آسیبهای احتمالی است. اقدامات پیشگیرانه به شما کمک میکنند رابطهای سالم و پایدار داشته باشید و از بروز مشکلات جدی جلوگیری کنید. در ادامه به بررسی جزئیتر این نکات میپردازیم.
شناسایی علائم هشداردهنده در رابطه
هر رابطهای ممکن است در طول زمان با چالشهایی مواجه شود. مهم این است که علائم هشداردهنده را به موقع شناسایی کنیم. نشانههایی مانند سردی عاطفی، کاهش ارتباط کلامی، بیتفاوتی نسبت به نیازهای یکدیگر یا افزایش مشاجرات میتوانند نشاندهنده مشکلات جدی باشند. در این مواقع بهتر است به جای انکار مشکلات، با گفتگو و تحلیل وضعیت رابطه، به دنبال راهحل باشید. همچنین میتوانید از مشاوران روانشناسی کمک بگیرید تا مسائل را به صورت ریشهای بررسی کنند.
چگونه از سردی عاطفی در روابط جلوگیری کنیم؟
سردی عاطفی یکی از شایعترین دلایل کاهش کیفیت روابط زناشویی است. برای جلوگیری از این مشکل، لازم است زوجها به صورت منظم زمانی را به ابراز عشق و علاقه اختصاص دهند. ارسال پیامهای محبتآمیز، برنامهریزی برای وقت گذراندن با هم و یادآوری لحظات شیرین گذشته میتواند به حفظ صمیمیت کمک کند. همچنین، ارتباط کلامی نقش بسیار مهمی در کاهش فاصله عاطفی دارد؛ بنابراین باید یاد بگیریم که چگونه به نیازها و احساسات یکدیگر گوش کنیم و آنها را درک کنیم.
اهمیت احترام به حریم شخصی در پیشگیری از تنشها
هرچند رابطه زناشویی مبتنی بر صمیمیت است، اما حفظ حریم شخصی نیز ضروری است. دخالت بیشازحد در امور شخصی یکدیگر یا نادیده گرفتن نیازهای فردی میتواند به ایجاد تنش و نارضایتی منجر شود. احترام به حریم شخصی و اعتمادسازی، از مهمترین اصول پیشگیری از آسیبهای زناشویی به شمار میرود.
حمایت از یکدیگر در برابر فشارهای بیرونی
مسائل مالی، روابط خانوادگی یا مشکلات کاری میتوانند بر روابط زناشویی تأثیر منفی بگذارند. زوجها باید در چنین شرایطی با یکدیگر متحد باشند و از حمایت همسر خود غافل نشوند. این حمایت میتواند به شکل گوش دادن، ارائه مشورت یا صرفاً نشان دادن همدلی باشد.
با رعایت این نکات پیشگیرانه، میتوانید روابطی سالمتر و با کیفیتتر داشته باشید. اگر با چالشهای بزرگ مواجه شدید، بهتر است به جای انکار یا سرزنش، به دنبال مشاوره حرفهای باشید تا با رویکردی اصولی به حل آن بپردازند.